دانلود رایگان کتاب سرنوشت روح از مایکل نیوتن

چهار شنبه 25 تير 1399

2:53

دانلود رایگان کتاب سرنوشت روح از مایکل ن

دانلود رایگان کتاب سرنوشت روح از مایکل نیوتن

destiny of souls

بخشی از متن کتاب:

شفا یافتن تنها مخصوص نقاط مشخص جسم یعنی همان چاکراه ها، که درباره اش توضیح دادم نیست. بلکه ارواحی که برای آرام کردن عزیزانشان برمی گردند، نقاطی را جستجو میکنند که گیرندگی بیشتری را از انرژی آنها دارند. ما مثالی را در گفتگوی شماره 1 مطالعه کردیم( پشت گوش چپ). انرژی هنگامی که پل ارتباطی برقرار میشود و افکار فرستنده و گیرنده از طریق تله پاتی به هم اتصال میدهند ، شفابخش است.
تماسی را که با ارسال فکر به جسم عزادار از روشهای مادی صورت میگیرد، تماس با جسم نامیده میشود. این روش عبارت است از: تماس خفیف با اعضای بدن و قدرت بخشیدن به واکنش های عاطفی از طریق حواس.
روح میتواند با مهارتی خاص با استفاده از پرتوهای انرژی اش، از طریق بینایی، چشایی، شنوایی و بویایی با فرد عزادار ارتباط برقرار کند. دلیل اصلی ایجاد این احساس، این است که آن فرد بداند که عزیزش هنوز زنده است. منظور از تماس جسمانی این است که فرد عزادار بتواند از دست دادن عزیزش را قبول کند و بفهمد که این دوری فقط از موقعیتی به موقعیت دیگر است و فرد مورد علاقه اش پایان نیافته است. تلاش میکند تا فرد عزادار را به ادامه زندگی ایده آلش تشویق کند.
همچنین ممکن است ارواح با الگوهای عادتی ارتباط با جسم سروکار داشته باشند. مورد بعدی من درباره مردی 49 ساله است که بدلیل بیماری سرطان درگذشته است. با اینکه روح این فرد مهارت زیادی ندارد، اما نیت او خوب است.

گفتگوی دوم
دکتر ن : برای ارتباط با همسرت چه روشی را بکار میبری؟
روح : اوه، همان روش قدیمی ام، وسط قفسه سینه.
دکتر ن : دقیقأ کجای قفسه سینه؟
روح : من اشعه انرژی خودم را درست روی قلب او می اندازم، اگر کمی هم از هدفم دور باشد، اهمیتی ندارد.
دکتر ن : با این روش چطور به هدفت میرسی؟
روح : من در اتاق هستم و او نشسته است و گریه میکند . اولین اصابت انرژی من باعث میشود که صاف بنشیند. آه عمیقی میکشد و حس میکند چیزی در آن اطراف هست و بالا را نگاه میکند. حالا من از روش پخش انرژی مخصوص خودم استفاده میکنم.
دکتر ن : چه روشی؟
روح : ( با لبخند) اوه ... میدانید ، این یک پخش انرژی به تمام نقاط اتاق است. قطعأ یکی از این شعاع ها به نقطه درست برخورد خواهد کرد. به سر یا جایی دیگر.
دکتر ن : منظورت از نقطه درست چیست؟
روح : نقطه ای که با انرژی منفی مسدود نشده باشد.
تفاوت بین گفتگوی دوم و مورد بعدی را باهم مقایسه کنید. در گزارش بعدی من مورد با دقت انرژی خود را روی نقطه خاصی متمرکز خواهد کرد مانند تزیین کیک یا خامه.

مورد سوم
دکتر ن : لطفا روشی را که بوسیله انرژی ات به همسرت کمک میکنی برایم توضیح بده.
روح : من درست بالای ستون فقرات برروی نوک سر، کار میکنم. خدای من، کوین چقدر غمگین است. تا حالش بهتر نشود او را ترک نخواهم کرد.
دکتر ن : چرا این نقطه خاص؟
روح : بخاطر اینکه از ماساژ دادن پشت گردنش لذت میبرد. بنابراین این نقطه ای است که گیرندگی بیشتری با ارتعاشات من دارد. مانند همان ماساژ دادن که کار من بود.
دکتر ن : با این ناحیه کار میکنی؟ منظورت چیست؟
روح : ( با خنده دست هایش را جلو می آورد و انگشتانش را تکان میداد) بله ، من انرژی ام را پخش میکنم و با او تماس پیدا میکنم. بعد برای تأثیر بیشتر، دو دستم را مانند فنجان به دو طرف سر کوین میگیرم.
دکتر ن : آیا او متوجه حضورت میشود؟
روح : (با لبخند) اوه، حتما او متوجه من میشود. زیرا هیچ کس دیگری نمیتواند مثل من او را ماساژ بدهد.
دکتر ن :آیا وقتی به دنیای روح برگردی، او دلش برای این کار تنگ نمیشود؟
روح : فکر میکنم شما این را میدانید که هر موقع دلش برایم تنگ شود پیش او خواهم آمد.
دکتر ن : منظورم از این سوال بی عاطفگی نیست، اما اگر کوین با زنی دیگر ملاقات کند چه؟
روح : اگر او دوباره خوشبخت شود، من خوشحال خواهم شد. این به معنی این است که ما چقدر باهم خوشبخت بودیم. زندگی مشترک و لحظه های شاد ما از بین نمیرود و ما می توانیم آن را در دنیای روح بوجود بیاوریم و ادامه بدهیم.
دقیقأ هنگامی که فکر میکنم توانایی ها و ناتوانایی های یک روح را درک کرده ام . مورد دیگری را پیدا میکنم که تمام آن برداشت های غلط مرا دور میریزد. قبلأ در تمام کنفرانس هایم میگفتم، ظاهرا تا نتوانند با انرژی شفابخش خود کار کنند ، نمیتوانند به فرد عزادار آرامش بدهند. اما در این جا درباره مورد سوم توضیح میدهم که روش برخورد او در بدترین موقعیت رنج آور ثابت میکند که من اشتباه میکردم.
افرادی که به شدت گریه می کنند کار مرا به تعویق نمی اندازند، زیرا روش من هماهنگ کردن طنین ارتعاشات خودم با آهنگ تارهای صوتی آنها و سپس هجوم آوردن به سمت مغز آنهاست. من در این روش میتوانم انرژی ام را طوری تنظیم کنم که حضور مرا با سرعت بیشتری به جسم آنها ارتباط دهد. کمی بعد بدون اینکه متوجه بشوند، گریه شان متوقف میشود.